بهگفتهی او، پس از ناپدیدشدن شوهرش، برای یافتن او به مسئوولان محلی تالبان مراجعه کرده و درخواست خود را با آنان در میان گذاشته است.
نوریه میگوید: «یک قوماندان نظامی تالبان بهبهانهی کمک در پیدا کردن شوهرم شمارهی تماس من را گرفت؛ اما بعدن از من خواست که باید همرایش ازدواج کنم. به من گفت که محرم نداری و بدون محرم نمیتوانی رفتوآمد کنی؛ و با من ازدواج کن.»
او میگوید که تحت فشار این عضو تالبان قرار گرفت و برای رهایی از این مشکل، مجبور شد که با پسر شش سالهاش که هر دو پایش فلج است؛ ابتدا از شهر مزارشریف بهکابل و بعد از مدتی بهپاکستان برود.
برخی از فعالان حقوق زنان نیز رفتار تالبان با زنان را جبر و ظلم میدانند. شینکی کروخیل، عضو پیشین مجلس نمایندهگان افغانستان در دوران جمهوریت، میگوید: طبق قانون افغانستان، تا زمانی که وضعیت شوهر یک زن برای مدتی مشخص روشن نباشد، هیچکس حق ندارد او را مجبور به ازدواج کند.
او تأکید میکند که تالبان از قدرت و زور خود برای ازدواج اجباری با زنان و دختران افغان استفاده میکنند. شینکی کروخیل اضافه میکند: «این زن چارهای جز فرار نداشت و این حق اوست که آزادانه زندگی کند؛ زیرا اکنون در افغانستان نظام و مرجعی وجود ندارد که صدای او را بشنود.»
نوریه میگوید که سرپرستی پسر معلولش را بهعهده دارد و او نیاز بهتداوی مدوام دارد؛ اما تاکنون نهادهای حقوق بشری و نهادیهای حقوق زنان هیچ کمکی به او نکردهاند.
از سوی دیگر، مونسه مبارز، یک فعال حقوق زنان میگوید که افغانستان در سه سال گذشته به یک زندان بزرگ و بیدیوار برای دختران و زنان تبدیل شده است. او از تالبان انتقاد میکند که دختران افغانستان را مجبور بهازدواج اجباری میکنند و بههمین دلیل بسیاری از دختران بهخودکشی یا فرار از خانه متوسل میشوند. وی در مورد ازدواجهای اجباری میگوید: «این موضوع جدید نیست و این نگرانی از روزی که تالبان مکتبها و دانشگاهها را بهروی دختران بستند و حق کار و فعالیت را از آنها گرفتند، همراه بود.»
مونسه مبارز از جامعه بینالمللی، بهویژه از نهادهای حقوق بشری میخواهد که صدای دختران و زنان افغانستان باشند تا قربانی چنین رویدادهایی نشوند. او اضافه میکند: «جامعهی جهانی باید حداقل یک محیط امن برای زندهگی مستقل، آموزش و کار برای دختران و زنان افغانستان فراهم کند.»
خانم نوریه که فعلن در پاکستان با زندهگی بیسرانجامی دستوپنجه نرم میکند و این وضعیت او را با مشکلهای روحی و افسردهگی مواجه کرده است. مسئولیت تداوی پسر بیمار، سرپرستی خانه و نداشتن سرنوشت مشخص، نوریه را از شیرینیهای زندگی محروم کرده و روز بهروز مشکلهایش، او را بیشتر درگیر میکند.
نوریه میگوید: «چه دردی از زندگی برایت بگویم؟ پسرم بهشدت مریض است. من خیلی نگران آیندهی او هستم. نمیتوانم او را پیش داکتر ببرم. پول ندارم که تداویاش کنم. نمیتوانم پسرم را مانند سایر کودکان بهآموختن درس بفرستم. حتی زمانی که پسرم دیگر کودکان را میبیند، به من گریه میکند و میخواهد که او را نیز به مکتب ببرم. بهعنوان یک مادر، این وضعیت مرا به شدت ناراحت میکند. خیلی نگران آینده خود و پسرم هستم. این وضعیت مرا دچار بیماریهای روانی کرده است. هر روز پسرم میگوید که برایم قالب پا بگیر که راه بروم؛ اما من توانایی مالی ندارم. دربارهی پدرش از من سؤال میکند که کجاست. من پاسخی برای سؤالات او ندارم.
بر اساس آمار سازمانهای بینالمللی حقوق زنان، بزرگترین عامل ازدواجهای اجباری، تالبان و فشارهای آنان بر دختران و زنان افغانستان است. در زمان نظام جمهوریت اسلامی پیشین افغانستان، میلیونها دختر و زن افغانستان برای آیندهی روشن خود و کشورشان بهتحصیل و کار مصروف بودند؛ اما با روی کار آمدن تالبان، دروازهی مکتبها بهروی دختران بالاتر از صنف ششم و دروازهی دانشگاهها بهروی دانشجویان دختر بسته شد و تا کنون در خانه نشستهاند و از درد آینده نامعلوم خود رنج میبرند.
نوریه، زنی که به دلیل ترس از ازدواج اجباری بهپاکستان فرار کرده است، هنوز هم ترس دارد که اگر نتواند به کشور دیگری برود و مجبور شود که به افغانستان بازگردد، ممکن است با همان مشکلی روبرو شود که او را مجبور به ترک وطن کرد. او میگوید: «اگر به افغانستان برگردم، با برخورد شدید تالبان مواجه خواهم شد. ممکن است تصمیم تالبان این باشد که مرا بهزور بهازدواج یکی از اعضای نظامی خود درآورند.»
با اینکه آمار دقیقی از ازدواجهای اجباری در افغانستان موجود نیست؛ اما بر اساس گزارشهای نهادهای حقوق بشری، پس از بازگشت تالبان بهقدرت، تعداد ازدواجهای اجباری و ازدواج دختران زیر سن قانونی، بهویژه ازدواجهای اجباری، افزایش یافته است. بر اساس گزارش صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف)، میزان این نوع ازدواجها نسبت بهگذشته ۲۸ درصد افزایش یافته است.
هرچند که در اواخر سال ۲۰۲۱ رهبر تالبان، هبتالله آخوندزاده، فرمانی صادر کرد که در آن نوشته شده بود: «رضایت زنان بالغ در هنگام ازدواج ضروری است و هیچکس نباید بهاجبار وادار بهازدواج شود»؛ اما بر اساس گزارشها و اطلاعات، تالبان از این فرمان سرپیچی میکنند و نهادهای مسئول نیز بهصورت جدی چنین رویدادها را تحت نظر ندارند.
یک زن بهنام نوریه (اسم مستعار) که باشندهی ولایت بلخ افغانستان است و حدود دو سال پیش بهپاکستان مهاجرت کرده، میگوید که شوهرش از حدود دو و نیم سال پیش ناپدید شده است. او میگوید که شوهرش در مرکز شهر مزارشریف مغازهای داشت و بهتاریخ ۲۰ نوامبر سال ۲۰۲۱، صبح از خانه به سمت مغازه رفت و از آن روز تا کنون هیچ خبری از او نیست.
Farzana Ahmadi
کامنت ها